پیش به سوی تمرکز ،با:
1.ایجاد شوق و علاقه به مطالعه:
اگر نسبت به درس یا کتابی بی علاقه باشید،حواستان هر لحظه پرت خواهد شد و شما را به ناکجا آبادهای دور میبرد؛ولی اگر به موضوع علاقمند باشید،ذهنتان به طور خودکار بر روی مطلب متمرکز میشود،وقت بیشتری می کند و مطلب را به راحتی به جافظه میسپارد.بنابراین اگر نسبت به موضوعی بی علاقه اید،سعی کنید با ایجاد انگیزه های نیرومند و در نظر گرفتن اهدافی که برایتان مهم و جذاب است،بر شوق و علاقه خود بیفزایید.همچنین،برای افزایش میزان علاقه خود نسبت به مطالب،می توانید به طرح سوالاتی پیرامون مطالب بپردازید.
2.تقویت اعتماد به نفس:
مطالعه عمیق و یادگیری ثمر بخش،وقتی حاصل میشود که تصور مثبتی از خود داشته باشیم و به خود اعتماد کنیم؛زیرا اعتماد به خود،نیرو و مهارت ما را افزایش داده،مغز را سالمتر میکند.وقتی می خواهید کاری انجام دهید،از گفتن کلماتی مانند(نمی توانم)و (نمی دانم)، (نمی خواهم) بپرهیزید و جمله (این کار محال است) را از دفتر زندگی خود خط بزنید،و ترس و بدگمانی و سستی را از ذهن خود دور کنید.هرگز اجازه ندهید که هیجانات و افکار منفی،شما را در خود غرق سازند و تمرکز حواس شما را مختل کنند.اعتماد به نفس داشته باشید و پیوسته با خود تکرار کنید که (قادر به انجام کار هستم؛میتوانم انجام دهم و باید انجام دهم)و بدین ترتیب تفکر مثبت در شما پدید می آید. اعتماد به نفس،احساس شعف و شادی را در شما به وجود می آورد،و در حالت شادمانی از تمرکز حواس بهتری برخوردارید؛بهتر فکر میکنید؛بهتر مطالعه میکنید و نتیجه کارتان بهتر خواهد بود.اعتماد به نفس نیز فضیلتی اکتسابی است که می توان آموخت و به کار بست.فقط باید راههای آن را دانست که در منابع مربوط ،ذکر و ثبت شده است.
3.تعیین زمان مطالعه:
مطالعه،مانند هر کار دیگری،نیاز به زمان مناسب با خودش را دارد؛اما تعیین مناسبترین زمان برای مطالعه،آسان نیست و بیشتر به عادات فردی بستگی دارد.برخی افراد عادت دارندتا نیمه های شب بیدار مانده،با استفاده از سکوت و آرامش شبانه مطالعه کنند.برخی دیگر عادت دارند زود بخوابند و صبح زود از خواب بیدار شوند و مطالعه کنند.بنابراین یافتن زمان مناسب،باعث برقراری تمرکز حواس،جلوگیری از اتلاف وقت و انرژی،عدم سر در گمی و فهم بهتر مطالب میشود.همچنین ثابت بودن زمان مطالعه،انسان را شرطی میکند و فرد با شروع زمان مطالعه ،خودکار و ناخود آگاه،افکارش برای مطالعه تمرکز و آمادگی می یابد.
4.مطالعه به محض نشستن:
پس از انکه در مکان مطالعه خود قرار گرفتید،بی درنگ مطالعه را شروع کنید و به هیچ کار دیگری نپردازید.بعضی ها وقتی پشت میز مطالعه می نشینند یا کتاب را باز میکنند،شروع میکنند به ورق زدن کتاب،جا به جا کردن کاغذها و کارهای جانبی دیگر. اگر نشستن برای مطالعه طولانی شود و مطالعه ای صورت نگیرد،و شما خود را با کارهای جانبی یا افکار درونی مشغول کنید،برای مطالعه تمرکز کافی نخواهید یافت.عادت کنید همه آنچه را که برای مطالعه نیاز دارید،ابتدا فراهم کنید و هر کار متفرقه ای را که دارید،پیش از مطالعه انجام دهید و پس از آنکه نشستید ،همان دم مطالعه را آغاز کنید.با این روش،ذهن خود را برای مطالعه،شرطی خواهید کرد و با زحمت کمتری به تمرکز میرسید.
5.در پی سکوت مطلق نبودن:
واقعیت این است که هر چه محیط ساکت تر باشد،برای تمرکز حواس بهتر است و اصولا” ما محیطی را برای مطالعه انتخاب میکنیم که سرو صدای کمتری داشته باشد.اما به هیچ عنوان نباید در جست و جوی محیطی بود که سکوت مطلق برآن حکم فرما باشد،چرا که چنین محیطی همیشه پیدا نمیشود و باعث سردرگمی و اتلاف وقت شما خواهد شد. سکوت،نسبی است و بهترین مکان برای مطالعه متمرکز ،جایی است که سرو صدای ان از بقیه جاهای موجود،کمتر باشد.اگر شما به محیط کاملا” ساکت عادت کنید،شرطی میشوید و دوست دارید فقط در چنین محیط هایی مطالعه کنید؛آنگاه در محیطهای دیگر با کوچک ترین سرو صدایی،تمرکز تان به هم میریزد و ایجاد تمرکز دوباره بسیار مشکل می شود.
6.کنترل صحبت کردن با خود:
خیلی ها نمی دانند که هنگام عمل به تکالیف،از جمله در حین مطالعه،به شکل خاموش با خودشان حرف میزنند.صحبت کردن با خود،میتواند فعالیتها و رفتارها را در ما برانگیزد و تشویق کند و رفتار آینده ما را سرو سامان دهد.در واقع ما از طریق صحبت کردن با خود بر جریان پیشرفت خود نظارت میکنیم.اما اگر همین گفتگوی درونی بیش از اندازه ارزش یابانه،یا انتقادی باشد،بر تمرکز ما اثر منفی میگذارد.
آیا تا به حال تجربه نگارش یک مقاله را داشته ایدکه در همان سطر اول ان گیر کرده و ناکام شده باشید؟ مقصر اصلی،یک ویراستار درونی بسیار سختگیر است. مقایسه توانایی خود با توانایی دیگران و انتظارات غلط داشتن در باره مدت و کیفیت تمرکزی که باید داشته باشیم،میتواند سبب شکل گیری یک گفتگوی منفی با خویش باشد.با کمی تمرین،شما میتوانید یاد بگیرید هر خصیصه درونی را که تمرکز شما را به هم میزند،مدیریت کنید.
7.مقابله با مشکلات شخصی:
مشکلات و مصائب شخصی میتوانند تمرکز شما را در مطالعه از بین ببرند.مثلا” از دست دادن نزدیکان یا قطع ارتباط با یک دوست،می تواند اختلالی جدی در توانایی تمرکز شما ایجاد کند.در بیشترین موارد،این گونه امور مخل تمرکز ،عمر کوتاهی دارند و توانایی تمرکز به طور طبیعی باز میگردد. در این موارد،گاهی کمک بیرونی،بسیار موثر است و شما در این موقعیتها،میتوانیدبا دوستان و استادانی که میشناسید،مشورت کنید و از بار ذهنی خود بکاهید. برخی از افراد دریافته اند که اختصاص دادن زمانی محدود به فکر کردن درباره یک مشکل خاص،به کاهش مشغله ذهنی آنان می انجامد.
8.بهبود شرایط بدنی:
خواب نامنظم،فعالیتهای سنگین و عادات غذایی نامناسب،بی تردید مانع تمرکزند.مثلا” سنگینی معده و سیری بیش از حد ،یکی از زمینه های عدم تمرکز شما به هنگام مطالعه است.هنگام نهار،از خوردن غذاهای پرحجم خودداری کنید؛زیرا با رفتن خون به سمت دستگاه گوارش،از بنیه جسمی و ذهنی شما کاسته میشود.در ضمن توجه داشته باشید که بعد از نهار،تا حدود یک ساعت از مطالعات سنگین بپرهیزید.همچنین صبحانه کافی و مقوی،نقش مهمی در ایجاد و برقراری تمرکز حواس در طی روز خواهد داشت.در اولین غذای روز ،همراه با کربوهیدراتها،غذاهای پروتئین دار(مثل تخم مرغ،ماهی،پنیر یا دانه های خشکبار)نیز میل کنید.
9.برخورداری از الگوی مطالعه:
مطالعه با الگوی منایب،میتوامد نقش موثر و بسزایی در تمرکز حواس داشته باشد؛مثلا” طرح سوال هنگام مطالعه،سبب برانگیختن جدیت و حساسیت بیشتر میشود تا فرد برای یافتن پاسخ سوالات خود،تمرکز حواس خود را حفظ نماید.یکی از الگوهای موفق در این زمینه،روش پس ختام است که مشتمل بر شش مرحله است:1.خواندن اجمالی2.سوال کردن3.خواندن4.تفکر5.به خاطر سپردن6.مرور کردن
10. یادداشت برداری:
یادداشت برداری نوعی تکرار درس است که هم سبب تمرکز حواس و هم موجب حفظ آسانتر مطالب میشود.یادداشت برداری فنی،کاری جدی و فعال است که لازمه اندیشیدن است.بدین رو برای یادداشت برداری،باید هنگام مطالعه،فعال بود و لازمه فعال بودن،داشتن تمرکز حواس است،و برای برقراری تمرکز حواس جهت نوشتن،هماهنگی چشم و مغز،به منزله نوعی یادگیری تجسمی چند بعدی با قدرتی بی نظیر نیاز است.
11.توانایی گفتن(نه):
در وقت مطالعه شما،گاهی دوستان یا هم حجره ای ها،از شما میخواهند که دور هم جمع شوید؛در این صورت چه باید کرد؟راحت و بی دغدغه بگویید:(نه) اگر این هنر (نه) گفتن را در خود تقویت کنید. اراده در شما ضعیف است،میتوانید در مکانی که مطالعه میکنید بنویسید:(لطفا” مزاحم نشوید) اگر موفق نشدید،می توانید کارهای دیگری انجام دهید که نشان دهد شما دوست ندارید کسی رشته افکار شما را پاره کند؛مثلا” از نمادهای هنگام مطالعه،استفاده کنید.
12. حالا اینجا باش:
استفاده از تکنیک این فن ساده و فریبنده،بسیار موثر است.وقتی متوجه میشوید که فکرتان از موضوع منحرف شده است،به خودتان بگویید:(حالا اینجا باش) و به آرامی توجه تان زا به جایی که میخواهید،برگردانید.برای مثال: شسما در کلاس هستید و فکر شما از سخنان استاد به امور عرفی و مزاحم ،میشود،در این هنگام به خودتان بگویید:(حالا اینجا باش) و دوباره حواستان را روی سخنان استاد،متمرکز کنید و تا جایی که ممکن است این حالت را حفظ کنید.اگر لازم شد این کار را صد بار در هفته انجام دهید.خواهید دید که هر روز که میگذرد،فاصله زمانی بین دفعات منحرف شدن افکارتان،بیشتر میشود.تسلیم نشدن به حواس پرتی های بیرونی خودتان را آموزش دهید که تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید.
13.تسلیم نشدن به حواس پرتی های بیرونی:
خودتان را آموزش دهید که تسلیم حواس پرتی های بیرونی نشوید.وقتی که کسی وارد اتاق میشود،و در را محکم و با سرو صدا می بندد،روی خود را به سمت او بر نگردانید؛بلکه ذهنتان را به ان چیزی که مقابل شماست،متمرکز سازید.این کار را در موقعیتهای متعدد تمرین کنید.بدون توجه به سروصداها،بین خود و استاد ،تونلی بسازید.وقتی با کسی در حال گفت و گو هستید،توجهتان را به او معطوف کرده،به صورتش بنگرید و خطورات مزاحم را از ذهنتان بیرون کنید.
عوامل متفرقه حواس پرتی:
هیچ گاه عوامل حواس پرتی به صفر نمیرسد؛حتی اگر بهترین شیوه مطالعه را هم در پیش گیریم.زیرا غیر از عوامل پیش گفته،همیشه عوامل دیگری نیز پیش می آیند که مانع تمرکز ما می شوند.بهترین و موثرترین راه برای مقابله با عوامل حواس پرتی های متفرقه،نوشتن آنها بر روی یک برگ کوچک کاغذ و اختصاص دادن زمانی برای فکر کردن درباره آنها است.مثلا": شما در اوج مطالعه هستید،ناگهان به خاطر می آوریدکه امشب باید به دوست خود تلفن بزنید.از این لحظه به بعد شما هر چقدر هم که بکوشید،دغدغه تلفن کردن به دوستتان و اینکه مبادا فراموش کنید،ذهن شما را رها نمی کند و شما را آزار می دهد.در نتیجه شما از همان لحظه،تمرکز خود را از دست می دهید.اما اگر به محض انکه این اندیشه به ذهن شما راه یافت،ان را بر روی کاغذی بنویسید،خیالتان راحت شده ،می توانید به مطالعه متمرکز خود ادامه دهید.یادتان باشد که حواس پرتی را نیز مانند نکات مهم کتاب که فرا می گیریدو ثبت می کنید،باید جایی تخلیه کنید.اگر ننویسید و بگویید (باشد برای بعد) یا (می دانم که یادم نمی رود)و… توانایی ذهنی خود را کم کرده اید.هر چه در حین مطالعه به خاطرتان می آید و عامل مزاحم تلقی می شود،گوشه ای یادداشت کنید تا بار ذهنی مربوط به آن ،از ذهن شما بیرون رود.